بسم الله الرحمن الرحیم

پیرامون درد و درمان

بسم الله الرحمن الرحیم

پیرامون درد و درمان

بسم الله الرحمن الرحیم

___وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَب ٍ یَنقَلِبُونَ___

بسم الله الرحمن الرحیم





(به این جملات توجه کنید) :


دوست داشتن و محبت ، مقدمه ی هر دوستی و رفاقت است.


دوست یعنی کسی که دشمن نبوده و بدخواه و به ضرر رفیقش نباشد.


انسانها شرایط مخصوصی، برای انتخاب افراد محبوب ،بعنوان دوست و همدم دارند.


هر چه قدر که شخص از جهت کمالات و صفات عالی تر و بالاتر باشد


به همان میزان نیز، رفیق و دوست با کمال و با صفت والا انتخاب خواهد نمود.


دوشخص و دوجنس با علایق و سلایق متضاد و مخالف ، خو نگرفته و دوست نخواهند شد.


به این دو بیت به دیده تامل بنگرید که حرف بسیار و سخن فراوان دارد :


کبوتر با کبوتر باز با باز....کند همجنس با همجنس پرواز


تو اول بگو با کیان زیستی ... من آن گه بگویم که تو کیستی


تا جایی این دوست مهم است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حق آن می فرمایند :


المَرءُ عَلی دِینِ خَلیلِه وَ قرینِه (وسائل الشیعه، ج 4، ص 207)


روش آدمی بر طبق مذهب و سیرۀ دوست صمیمی و رفیق دلبندش خواهد بود.


اما دوست خدا کیست ؟ باید چه شرایطی باشد تا کسی دوست خدا شود ؟


خدا با آن صفات و کمالات ، خدا با آن بالایی و عظمت باید رفیقش بسیار ویژه باشد.


اصلا این شخص وجود خارجی دارد و لایق دوستی خدا می باشد ؟


پاسخ همه ی سوالات مثبت است و خدا دوستش را در قرآن معرفی نموده :


قالَ اللهِ تَعالی فِی کتابِه :


... إنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوابِینَ وَ یحبُّ المُتَطَهِِّرِین (نساء-22)


خداوند کسانى را که بسیار توبه کنند و در پاکى و پاکیزگى کوشا باشند دوست مى دارد.





این توبه چه مقام و جایگاهی دارد که توبه کار را چنان بالا برد تا محبوب خدا شود


لذا در جای دیگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:


"التائبُ حبیبُ الله (الکافی ج2)


توبه کار دوست خداست ...


والسلام







بسم الله الرحمن الرحیم





همانطور که جناب علامه نراقی (رضوان الله) در کتاب شریفشان "معراج السعاده" اشاره فرموده اند


از اولین دستورات علم اخلاق ، علاج بیماری با ضدّش می باشد


در نتیجه ، علاج گناه و معصیت به وسیله ی ضدّ آن ، یعنی توبه و استغفار است.


علامه نراقی (رضوان الله علیه) همان جا می فرمایند که اجماع علماء و حکم عقل ، بر وجوب توبه است.


توبه ،دفع ضرر و عذاب است.


دفع ضرر از خود ،واجب است.


بنابراین توبه واجب است .


(معراج السعاده ،فصل توبه و پشیمانی و اسباب آن)


حداقل برای خودمان هم که شده باید گناه را ترک کنیم و توبه نماییم


از جمله ی معروف آن عارف بزرگ وام بگیرم و عرض کنم که :


دنیا می خواهیم توبه ، آخرت می خواهیم توبه


اما سفری کوتاه به بوستان قرآن کنیم و پای صحبت قرآن درباره توبه بنشینیم.


نخستین مطلبی که ما را به خود جلب می کند دستور و امر خدا به توبه است.


قالَ اللهُ تَعالَی فِی کِتابِه الکَرِیمِ :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إلَی اللهِ تَوبَة نَصُوحاً عَسَی‏ رَبُّکُم أن یُکَفِّرَ عَنکُم سَیِّئاتِکُم ... الآیه (تحریم-8)


ای کسانی که ایمان آوردید بسوی خدا توبه کنید ، توبه خالص ؛ امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد ...

(آیة الله همدانی مترجم المیزان)


نسخه قرآن برای معصیت ، توبه است .


حتما باید بگوییم "استغفرالله ربی و أتوب الیه" تا وارد وادی بازگشت بشویم.


توبه همان ایست کامل و بازگشت به صراط مستقیم است .




والسلام



۷

بسم الله الرحمن الرحیم




در این وانفسای آخرالزمان و دنیا زدگی همه ارکان و سرزیر شدن شیرابه ی ظلمات اذهان


گر بگوییم که افکار مخاطب نسبت به دین ، از مغالطات و کذبیّات و جعلیات پر شده ،


بیراه نیست در لغتنامه ی این دنیا ، داشتن دل خوش و روحیه شاد چیزی نیست جز غفلت،


بیشمار دلیل برایش هست که در این جلسه نگنجد اما یک از هزاران بیان می شود.


بی تفاوت بودن نسبت به خود و اطراف و اطرافیان ، شاد زیستن به هر قیمت


از سرفصلهای نوع زندگی جدید و مدرن است ولی باید تکنیک زیست


و سبک عیش را عوض نمود.


یعنی تغییر شاخص حیات و زنده ماندن از سمت دنیء به سوی عالی


لذا دو تعبیر از دو راهبر ؛ اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله)  و سبک زندگی اسلامی - ایرانی


نوک پیکانش و سمت اشاره اش به همین اینجاست.


اصلا تعریف غم و شادی ، گریه و لبخند در دین مان و احادیث امامان مظلوممان (علیهم السلام)


با تعریف مردم و اجتماع و جامعه ما ، فاصله مشرق تا مغرب دارد.


هیچ می دانی خنده برای گنه کار حرام و شادی و فرح برایش سم مهلک است ؟


همان امامان معصوم (علیهم السلام) که دستور به خوش رویی و نهان ساختن غم و اندوه دارند،


همان اهل بیت (علیهم السلام) رحمت و رافت و عطوفت ، در جاهایی شادی را تجویز نمی کنند


به علت مرض کشنده ای که قلوب بدان دچار خواهند شد ، اما یکی از آن جاها کجاست ؟



قَالَ أَبِوعَبْدِاللَّهِ الامام الصادق (علیه السلام) :
 

«کَانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام ) یَقُولُ لَا تُبْدِیَنَّ عَنْ وَاضِحَةٍ و َقَدْ عَمِلْتَ الْأَعْمَالَ الْفَاضِحَةَ


و َلَا یَأْمَنِ الْبَیَاتَ مَنْ عَمِلَ السَّیِّئَاتِ (مرآة العقول ج 9)


 امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمود:


تو که اعمال رسواکننده و آبرو برنده ، مرتکب شده اى ؛ خنده دندان نما مکن (طوری نخند که دندانت آشکار شود)


و کسی که گناهانى کرده ، از بلاى شبگیر و پیش آمد ناگهانى نباید ایمن باشد.


غفلت ، امان از فراموشی نفس و نسیان خود و کوری بصیرت

مفهوم و مناط روایت گویای اینست که شاد نباشیم طوری که غافل زِ خود شویم


یادمان نرود که چه جنایتی در حق خود و خدایمان کردیم.


غافل مشو و فرح و سرخوشی ،تو را به وادی فراموشی نسپارد،


که اگر بدانیم گناه چه کسی را کرده ایم و با معصیت چه بر سر خود آوردیم


و از چه جایگاهی نزول کردیم ،شادی به آخر و اندوه بی پایان ، قرین و همنشین ما خواهد شد .


لا إله إلّا أنت سبحانک إنّی کنت من الظّالمین ...



والسلام




۲

بسم الله الرحمن الرحیم



هر معلول دارای عاملی و هر واکنش در پی کنشی است
هیچ اتفاق و حادثه ای ، بی دلیل و بدون علت نمیباشد


اما مرض و مریضی از کجاست ؟
آیا تنها اختلال در وظیفه عضوی از اعضا بدن
منجر به مرضی و بیماریست ؟


از قول امام صادق (علیه السلام) در جلد دوم کتاب شریف کافی
روایتی آمده که پاسخ سوال ماست
قال الامام الصادق (علیه السلام) :
أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عِرْقٍ یَضْرِبُ وَ لَا نَکْبَةٍ وَ لَا صُدَاعٍ وَ لَا مَرَضٍ إِلَّا بِذَنْبٍ و َذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى کِتَابِهِ : وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ و َیَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ ؛ ثُمَّ قَالَ و َمَا یَعْفُو اللَّهُ أَکْثَرُ مِمَّا یُؤَاخِذُ بِهِ (الکافی ج 2)
هیچ رگى بریده نشود و پائى به سنگ نخورد و درد سر و مرضى پیش نیاید مگـر به جهت گناهى (که انسان مرتکب شده است) و همین است که خداى عزوجل در قرآن فرماید: "هر مصیبتى به شما رسد، براى کاری است که بدست خود کرده اید و خدا از بسیارى هم گذشت می کند" سپس امام (علیه السلام) فرمود : آنچه خدا از آن می گذرد از آنچه از آن مؤاخذه می کند بیشتر است .



بالاخره هر کم گذاشتن و هر افراط و تفریطی هزینه دارد
همانطور که بدن در برابر آلودگی جسمی بیمار میشود
علاوه بر روح ، جسم نیز در برابر آلودگی معنوی و اعتقادی بیمار خواهد شد


اما چرا با این همه معصیت و این تعداد گناه بیماری ها محدود است ؟
طبق روایت باید خیلی از ماها در بیماری غوطه ور باشیم
باید بیمارستانها مملو از بیمار باشند


پاسخ اینست که ، بدنی بعد از گناه مریض میشود
بدنی بعد از گناه درد مریضی را میکشد و پاک خواهد شد
و البته درد گناه را با خود به قبر و قیامت نخواهد برد که
صاحبش به حال خود رها نشده و برای خدا مهم باشد
لذا شاگردی که برای معلم مهم باشد
صعود و افول درسی او با اهمیت و برخورد معلم مواجه خواهد شد


والسلام

۴

بسم الله الرحمن الرحیم



شاید سوال باشد که چرا با وجود این همه گناهان که تا حال زمین به خودش ندیده
عذاب و بلاهای بزرگ و ناگهانی نازل نمیشود
طبق روایات متعدد ما ، همه در برابر هجوم و امواج بلاها و گرفتاری هاییم
اما گاهی با یک عمل یا حرف یا عامل ثالثی ، موج گرفتاریها دفع میشود



یکی از پاسخ ها و موانع نزول سختی ها و گرفتاری ها را امروز مرور میکنیم
جناب کلینی (رضوان الله علیه) در جلد نهم کتاب شریف "الکافی" روایتی را نقل میکنند
از قول امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیّة و الثّناء) :
إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مُنَادِیاً یُنَادِی ، مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْیَةٌ رُضَّعٌ وَ شُیُوخٌ رُکَّعٌ لَصُبَّ عَلَیْکُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً (الکافی ج 9)
در هر شب و روز ، منادی از جانب خدا میدهد : کمتر کمتر ، صبر کنید صبر کنید از معصیت -خود داری نمائید و دست بردارید از گناهان- که اگر نبودند حیوانات علف خوار و کودکان شیرخوار و پیرمردان قامت خمیده ، چنان عذاب و بلا بسوی شما میآمد که خرد و تکّه تکّه میشدید . (برداشت آزاد از ترجمه جناب میرزا احمد آشتیانی رحمه الله)

یک دلیل از حکمت دفع عذاب به جهت این سه دسته از خلائق آنست که
اینان از معاصی پاک هستند و بی آبرویی معصیت را با خود ندارند ...

والسلام

۱